دلنوشته های مرد تنها
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
چگونه امیدوار بمانم وقتی درهای بازرابه رویم میبندی!
چندسال انتــــظار بکشم وقتی که میدانم بازگشتـــی نیست!
چگونه وعده سبز شدن رابه زمستان بدهم وقتی باران بهاردست
نیافتنی نیست!
چراگریـــه نکنم وقتی این بغض راراه حلــی جز شکستن نیست!
چگونه بمانم وقتی چاره ای جـــــز رفتن نیست!
ای خدا توبگو چیکارکنـــــم بخـــــدا خســـــــته شدم خســـــته!!!!!!!!!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
تمام شد...
این آخرین دلنوشته ام است...
دیگر میخواهم از بین عقل و قلب یکی را انتخاب کنم ،این دو با هم نمیجوشند...
انتخاب سختی است اما چاره ای نیست !
مدتی تنها به حرف قلب گوش دادم..تنهای تنها شدم ،تنهایی را حس کردم ،بی کسی را حس کردم ،خسته شدم اما کسی نبود که خستگیم را از تنم جدا کند ،خسته ی راه شدم اما دیواری نبود تا به آن تکیه دهم ،دلی پر عصه داشتم و بغضی سخت اما کسی نبود تا با او حرف بزنم و برایش گریه کنم...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
تاکی باید نقش تورورکنارم بکشم
خسته شدم
خسته
میفهمی
یابگو میای
یابگو بروبمیر خلاصم کن خلاص...........♥♥♥♥
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
کاش کودک میماندیم
تا جای دلمان
سر زانوهامان زخم میشد....
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره .
رنگ چشاش آبی بود .
رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ…
وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم
مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه .
دوستش داشتم .
لباش همیشه سرخ بود .
مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه …
وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.
دوست داشتم فقط بهش نگاه کنم .
دیوونم کرده بود .
ا
ونم دیوونه بود .
مثل بچه ها هر کاری می خواست می کرد .
دوست داشت من به لباش روژ لب بمالم .
می دونست وقتی نگام می کنه دستام می لرزه .
اونوقت دور لباش هم قرمز می شد .
بعد می خندید . می خندید و…
منم اشک تو چشام جمع میشد .
صدای خنده اش آهنگ خاصی داشت .
قدش یه کم از من کوتاه تر بود .
وقتی می خواست بوسش کنم ?
چشماشو میبست ?
سرشو بالا می گرفت ?
لباشو غنچه می کرد ?
دستاشو پشت سرش می گرفت و منتظر می موند .
من نگاش می کردم .
اونقدر نگاش می کردم تا چشاشو باز می کرد .
تا می خواست لباشو باز کنه و حرفی بزنه ?
لبامو می ذاشتم روی لبش .
داغ بود .
وقتی می گم داغ بود یعنی خیلی داغ بود .
می سوختم .
همه تنم می سوخت .
دوست داشت لباشو گاز بگیرم .
من دلم نمیومد .
اون لبامو گاز می گرفت .
چشاش مثل یه چشمه زلال بود ?صاف و ساده …
وقتی در گوشش آروم زمزمه می کردم : دوستت دارم ?
نخودی می خندید و گوشمو لیس می زد .
شبا سرشو می ذاشت رو سینمو صدای قلبمو گوش می داد .
من هم موهاشو نوازش میکردم .
عطر موهاش هیچوقت از یادم نمیره .
شبای زمستون آغوشش از هر جایی گرم تر بود .
دوست داشت وقتی بغلش می کردم فشارش بدم ?
لباشو می ذاشت روی بازوم و می مکید?
جاش که قرمز می شد می گفت :
هر وقت دلت برام تنگ شد? اینجا رو بوس کن .
منم روزی صد بار بازومو بوس می کردم .
تا یک هفته جاش می موند .
معاشقه من و اون همیشه طولانی بود .
تموم زندگیمون معاشقه بود .
نقطه نقطه بدنش برام تازه گی داشت .
همیشه بعد از اینکه کلی برام میرقصید و خسته می شد ?
میومد و روی پام میشست .
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
آنقدر دلش شکسته بود که اشک توی چشماش همینطوری داشت حلقه میزد
.
رفتم پیشش گفتم چی شده، با همون حالتی که روی چرخ دستی نشسته بود
گفت دلم گرفته میگفت یه روز عاشق بوده، میگفت خیلی ها دوسش داشتن...
نمیتونست زیادحرف بزنه آخه زبونش میگرفت شدیدن باهمون لحن وقتی داشتم
از پیشش میرفتم گفت تو رو خدا نرو وایسا یکم با من درد دل کن. بغلش روی یه
صندلی چوبی نشستم.میگفت وقتی دم پنجره میشینه و گریه میکنه.............همه
بهش میگن دیوونه.میگفت آخه تقصیر من شد که رفت............))یارش و میگفت))
همون که یه مدت بهش عشق میورزید انگار چند سال بود ندیده بودش..... وقتی
گفتم الان کجاست؟گفت نمیدونم ولی امیدوارم حالش خوب باشه . میگفت وقتی
که سالم بودم همه دورم میچرخیدن ولی الان یکی نیست یه سلام بهم بکنه.میگفت
اومد من و رو تخت بیمارستان دید وقتی دکترا بهش گفتن فلج شدم و دیگه مثل قبل
نمیتونم حرف بزنم انگار دنیا رو، رو سرش خراب کردن برای اینکه من و با این حال و
روزنبینه رفت ، رفتش برای همیشه، الانم منتظرش هستم.گریم گرفت نمیتونستم
وایسم پهلوش رفتم …رفتم فقط یک چیز،فقط یک چیز و خوب فهمیدم آدما هیچ وقت
یه آدم و به خاطر خودش نمی خوان...... …
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
هی فلانی.....
آنکه دستانش را انقدر محکم گرفته ای دیـــــــروز
عاشق من بود....
دستانت را خستــــــــــه نکن....
محکــــم یا آرام فـــــــرداتوهم تنـــــــهایی.......
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
وقتی از همه دنیــــا ناراحتم
فقط با فکــــــر کردن به تو آروم می شم
اما وقتی تو ناراحتـــــم می کنی
همه ی دنیا هم نمـــــــی تونه آرومم کنه . . . !
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
هر آهنگی که گوش میدهم
به هر زبانی که باشد
بغضم را میشکند …
نمی دانم
بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است …
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف …
لرزشی روی میز کنار تختم میفتد …
از این صدا متنفر بودم اما …
چشم هایم را میمالم …
new message …
تا لود شود آرزو می کنم … کاش تو باشی …
سکوت می کنم ، آرزوی بی جایی بود !!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
همین مسیر را مستقیم بروی میرسی به
دو راهی
یک راه به من
ختم می شود ، آن دیگری به
♥♥♥!!ختم من!!♥♥♥
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
برای من از دل شــکسته نگو
که دلــﮯ دارم شــکسته تر از سکوتـــ
شــکسته از درد
شــکسته از زخــم
شــکسته از عشــق
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی,
یـــک نقطـــــه,
یـــک لبخنـــــد,
یـــک نگــــــــاه,
یـک عطر آشنـا,
یــک صــــــــدا,
یــک یـــــــــــاد,
از درون داغونـــت می کــــند,
هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی…!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
بساط کرده ام
و تمام نداشته هایم را
ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ…
بی انصاف چانه نزن
ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ …
به قیمت عمرم
تمام شده!!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
خیانت تلخ ترین قسمت یک زندگی عاشقانه است ،
جایی که با قلبی
شکسته و وحشتناکترین دردها متوجه
میشی با تمام وجودت زیباترین داشته ات
“عشق” رو به بی لیاقت ترین شخص دادی !!!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
فراموشی سپردی؟!
چگونه توانستی آن همه خاطره را در یک لحظه تمام کنی.
همه را می بینم اما جزء تو که خاطره ای شدی ماندگار
برای قلب هایی که منتظرت هستند.
گناه آسمانی که تورا به آغوش کشید و
باخود برد را هرگز نخواهیم بخشید تو میان بودنت و یادت ،
یادت را برایمان گذاشتی و بودنت را افسانه ساختی
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
زدم فریاد خدایا این چه رسمی است ، رفیقان را جدا کردن هنر نیست ،
رفیقان قلب انسانند خدایا ، بدون قلب چگونه می توان زیست؟؟؟؟
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
کاشکی وقت رفتن میدیدی که جات بدجوری خالیه...
نمیدونستم که یه روزی میری عشقت
پوشالیه...
کاش میشدودلم طاقت میاوردقسمتم این نبود...
میپوستم بدونه تو بخدا زیر این
اسمون کبود..
بی تومن میمیرم دیگه قلبم اینوواست میگه...
هرشب به یادتو خیس گونه هام
بی تو بیقرارم....
حرفای دلمو پیش کی بگم کسیو ندارم...
درمون دله من بودی ولی باز
دلموشکوندی فکرنمیکردم که یه روزی بری رفتیونموندی....
بی تو من میمیرم دیگـــــــــــــه!!!!!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
خدایا ...
این روزها حرفهایم بوی ناشکری می دهند...
اما تو...
به حساب تنهایی و درددل بگذار...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
چی شد که سیـــگـــاری شدی ؟!
یه شب بـــارون میومــد ... خیــلی تنــــها بـودم ..!
چـــی شـــد ترک کـــردی ... ؟
یه شــب بارون میومــد ... دیگـه تنـــها نبـودم .. !!!
چی شد الکلی شـــدی و سیـــگار رو دوباره شــروع کردی ؟؟!
یــه شــب بــارون میومـد ... دوباره تنــــها شدم ..!
چـــی شد آوردنــــت اینجـا ، بستریـــت کردن ؟؟؟!
یه شـب بـارون میومـد .. خیــلی تنـــها بودم .. تو خیابون دیـدمش ..
اون تنــــــــــها نبود ...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
(( خوشبختی )) چیست ؟؟؟!!
.
.
.
.
.
.
.
فاصله ای است میان یک بدبختی تا بدبختی دیگر !
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
(( آشق ))
از این به بعد اینگونه بنویسید ..
چون همیشه سرش کلاه می رود ..
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
سلام دوستای خوبم بازم شروع دلتنگی هام............... بازم تنهایـــــــــــــــــــــــــــــــ.................بازم اشکـــــــــــــــــــــــــ...................نزدیک 1سال گذشته اما هنوز بیادتم.هنوزم سر قولم هستم هر هفته ی شاخه گل برات آوردم.ای خدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
ولی از این دو دردناک تر این است که ندانی باید صبر كنی یا فراموشژ

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم
همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد، می آید سراغت
من همانی ام که همیشه دعاهای عحیب و غریب می کند
و چشم هایش را می بندد و می گوید
من این حرف ها سرم نمی شود. باید دعایم را مستجاب کنی
همانی که گاهی لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کند
همانی که نمازهایش یکی در میان قضا می شود و کلی روزه نگرفته دارد
همانی که بعضی وقت ها پشت سر مردم حرف می زند
گاهی بد جنس می شود البته گاهی هم خود خواه
حالا یادت آمد من کی هستم
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
با که گویم
... با که گویم غم دیوانگی خود، جز یار
آي رفيق
در این زمانه که شرط حیات، "نیرنگ" است
دلم برای رفیقان بی ریا،
تنگ است...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
"روزی میرسد که آدم دست به خودکشی میزند،،،
نه اینکه یک تیغ بردارد رگش را بزند...!
نه!
قیدِ احساساش را میزند..!!!"
چـــقدر سَختـﮧ ؛
هَمـه سُرآغـه كــَسیو اَزت بگیرن كه فقط تو میدونـي كه دیگـه نیست ...
سَخترش وَقتیـه كه مَجبوري لَبخند بزَني و بگـ♥ﮯ خوبه!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
هی فلانی!
می دانی؟!
می گویند رسم زندگی چنین است :
می آیند ... می مانند ...
عادتت می دهند ... و می روند ...
و تو در خود می مانی
و تو تنها می مانی!
راستی!
نگفتی!
آیا رسم تو نیز چنین است؟!
مثل همه ی فلانی ها ؟!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
میدانی ؟!
به رویت نیاوردم !
از همان زمانی که ” تو ”
به ” من ”
گفتی ” شما ”
فهمیدم پای ” او ” در میان است…
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر
پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!
........................
پرسيد به خاطر كي زنده هستي؟ با اينكه دلم مي خواست با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو" بهش
گفتم به خاطر هيچ كس.
پرسيد پس به خاطر چه زنده هستي؟ با اينكه دلم فرياد ميزد "به خاطر تو"
با يك بغض غمگين گفتم به خاطر هيچ چيز.
ازش پرسيدم تو به خاطر چي زنده هستي؟ در حاليكه اشك تو چشمانش جمع شده بود
گفت به خاطر كسي كه به خاطر هيچ زنده است
.............................................
این چشم های من است که در تنهایی نفرت بار خود می سوزد.
این قلب من است که غریبانه در غربت خود می گرید.
چشم هایم می سوزند از آتش بغضی که شکسته نمی شود؛
و قلبم می گرید از اندوه شعله ای که گداخته نمی شود و نمی سوزاند؛
و من چه غریبانه در تنهایی خودم گم شده ام...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
نوشته های من مخاطب ندارد "
مخاطب نوشته هایم
به سادگی یک لبخند
رهایم کرد
.............
به کلاغــــها بگویید:
قصه ی من اینجا تمام شد
" یکی "
بود و نبود مرا با خود برد
.................................
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
مدت هاست عبور کرده ام از خویش
" یادم بخـــیـــر "
........
درد میــکشـم
وقتـــی دستـان سنگیـــن هـــــوایـت
بــه سرم میزنـــد
..............
نگرانم
نگران لحظه ای که میرسد
و تو دیگر قادر نیستی بگویی :
جـــبران میکنم
.......................
حســــرت یعنی
" خواستن ِ تـــــــو "
که برایم یک محال شده است
......................................
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
از خدا پرسیدم:خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟
خدا جواب داد: گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر،
با اعتماد زمان حال را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو.
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن.
زندگی شگفت انگیز است فقط اگربدانی که چطور زندگی کنی
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
نه به اون عشقو امیدو آرزو،نه به این جنگ و جدال و گفتگو،نه به اون گریه و دوست دارمو دلتنگی ، نه به این خنده و این نفرت و این دلزدگی ، نه به دلبستگیات نه به ایت خستگیات!
کاش تو ی فصلای زشت سرنوشت یکی این دلتنگیامو می نوشت
یکی از دستای سرد ارزو گرمی دستای عشق و می گرفت
یکی که سکوت تنهاییم رو با صدای ساز شکستش بشکنه
یکی که تو قاب خالی دلم نقش زیبای خدا رو بکشه
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
خدایا کمکم کن خدا بخدا خسته ام خسسته ام خسنه خسته ام
کمری دیگه برام نمونده
اشک های ام خشک شده
بسه غم بسه غمه دوری
بسه بیقراری بسه نگرانی
اخ خدا بسه
بسه...
من فقط یه پسر بچه 18ساله ام
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
از دوری تو گاهی وقتها سیل اشکام نمیزاره
خودم و درست ببینم.
کجایی عشقم...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
خیلی زیاد درگیر روزمرگی زندگی شده ایم. اما اگر کمی از بالاتر به زندگی نگاه کنیم زندگی فقط به اندازه نگاه کردن به این عکس طول می کشد. این مدت کم ارزش بغض و کینه و دشمنی با همدیگر را دارد؟ بهتر نیست از فرصت کم برای مهربانی با همدیگر استفاده کنیم؟
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
پايان سخن اينکه
باورت نخواهم داشت ديگر
آخر تو بگو...
مگر رويا را هم مي توان باور کرد ؟
....................................................
همیشه از درونم کسی
باز می دارد مرا از تلافی
هرچه دلت می خواهد
بدی کن!
...................................................
استعداد عجیبی در شکستن داری....
قلب...غرور...پیمان...
استعداد عجیبی در نشستن دارم....
به پای تو...به امید تو...در انتظار تو....
....................................................
آرزو می کنم تو هم همتای من شوی
تنهای تنها
آواره و دو دل
کاش مثل من باشی تا مرا بفهمی
مثل من باش و مال من ...
....................................................
دیگه نیستی حتی تو رویام
چرا به یادم نیستی ؟؟؟
چرا ؟؟؟ چرا اینجوری شد ؟؟؟
..................................................
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
مجازات عشق به نظر من عاشق شدن هم مجازات داره میدونین مجازاتش
چیه دوری از یار دل تنگی برای یار و...
میدونین بدترین نوع دل تنگی جیه اینه که یار ندونه
برای اون دلتنگی وهمیشه دل تنگ کسی باشی
که روحشم خبر نداشته باشه که یک نفر دوسش داره اره من اینجوریم
همیشه دلتنگ کسی هستم که ...
ای مجازات از این بیشتر که در کنار یار باشی
و اون بی خبر از حال شما باشه وحتی حاضر باشی
برای رسیدن به اون ج.ن بدی اره این بدترین نوع
دلتنگیه به خدا دیگه خسته شدم همیشه از خدا میخوام که
یک بار دیگه این توفیق رو به من بده که ببینمش فقط ببینمش
اره درست حدس زدین عشق ما یک طرفه هست
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
من نمیگویم هرگز نباید در یک نگاه عاشق شد اما اعتقاد دارم باید برای بار دوم هم نگاه کرد ...
- ویکتورهوگو
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
در هر 3 ثانیه یکی تو دنیا می میره ...
1،2،3 الان یکی مرد!!!
یادت باشه یکی از این سه ثانیه ها سهم ماست !!!
پس قبل از اینکه به 3 برسیم قدر نعمت زندگی رو بدونیم
و برای زندگی ابدی توشه بیندوزیم ...
یک ... دو ... سه ...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
تا حالا شده عاشق بشین؟؟؟
میدونین عشق چه رنگیه؟؟؟
میدونین عشقق چه مزه ای داره؟؟؟
میدونین عشق چه بویی داره؟؟؟
میدونین عاشق چه شکلیه؟؟؟
میدونین معشوق چه کار میکنه با قلب عاشق؟؟؟
مدونین قلب عاشق برای چی میزنه؟؟؟
میدونین قلب عاشق برای کی میزنه؟؟؟
میدونین ...؟؟؟
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
عشق یه خیاله که اگه روزی به واقعیت برسه تمام شیرینی خودشو از
دست میده...بر این باورم که عشق واقعا زیباست...
عشق وجود داره اما عشقـــــــــی واقعی هست كه به معشــــــوقش نرسه...
آری میخوام از قلبی بگم كه شكست و صداش خیلی وقته تو گوشم هست...هر كس خواست وارد شد و شكست و رفتـــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
عشــــــــق برا رسیدن به معشوق زیباست نه برای رسیدن به هوس... شاید این آخرین پستی باشه كه از ته دلم مینویسم...نمیدونم شایدم یه روزی دوباره بنویسم...
میدونم همیشه باعث اذیت و آزار شما مهربونا شدم و همش از غم نوشتم... الان كه دارم این مطلبو مینویسم خیلی دلم گرفته و اشكام جاری شده...نمیدونم به كدامین گناه دلم صاف نمیشه....
اشك خیلی قشنگه میدونی چرا؟ وقتی كه دلت بشكنه و ببینی چقدر زیبا داری بار سفر به اون دنیا رو میبندی!!! وقتی خودتو داری آماده میكنی كه بری!!!وقتی دوست داشته باشی بری یه جایی كه فقط فریاد بزنی اما نتونی! خداروشكر خدا آسمون به این زیبایی رو آفرید كه گه گاهی یادش كنیم...
خیلی از خدا دور شدم چرا كه چشم بستم به این دنیا، دنیایی كه جز مادیات برا كسی چیز دیگه ای ارزش نداره...ما آدما خیلی بی معرفتیم میدونید چرا؟ چون خدا رو یادمون رفته ، چون همش سرمون رو به زمینه و چون یادمون میره به آسمون خدا نیگاه كنیم و بگیم خدایا نوكرتیم...خدایا شكرت....
خیلی دلم پره از دنیا و آدماش...كاش زودتر برم پیش خــــــداجـــــــون...كاش....
دوستان مهربون و با معرفت میخوام یه مدت آپ نكنم ولی میام مدام به وبم سر میزنم و جواب نظرات شما عزیزان رو میدم حتما!
البته اگه عمری باقی بود....
با من كه شكسته ام كمی راه بیا
بالی بگشا و گاه و بی گاه بیا
آزرده مشو بیا گناه از من بود
گفتم كه مقصرم تو كوتاه بیا
خــــــــدایـــــــــــــا: به كدامین جرم حكم صبر برای من صادر شد؟
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری و روز بعد تنهایی به همین سادگی او رفته است و همه چیز تمام شده مثل یک مهمانی که به آخر می رسد و تو به حال خود رها می شوی چرا غمگینی ؟ این رسم زندگیست پس تنها آوازبخوان
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
اگر شبی فانوس نفسهای من خاموش شد ، اگر به حجله آشنایی ، برخوردی وعده ای به تو گفتند ، کبوترت در حسرت پرکشیدن پر پر زد ! تو حرفشان راباورنکن ! تمام این سالها کنارمن بودی ! کنار دلتنگی دفاترم ! درگلدان چینی
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــریبه ! این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنیم
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
I swear by the quiet silence of your paper house, I know your dreams are as beautiful as my fancies believable. You've got the mystic believe of love from my silence. I've got the final point of belief from your silence. Maybe it's not possible to feel that the words we say about the paper world we've made are hearable. But we can start to paint the gray branches of the paper trees green. I know painting, you know painting too. So why don't you start? When I was a child, I didn't have any water color. I used to go to little garden near stream and cut all the color flowers and paint. If we search the paper garden near paper house for a short time, there have to be flowers to paint our believes the red color of love.:icon_pf2 (56)::icon_pf2 (56)::icon_pf2 (56):
به سکوت آرام خانه کاغذی ات قسم که می دانم رویاهای تو به زیبایی خیالات من باورکردنی است. تو از سکوت من به باور عرفانی عشق رسیده ای. من از سکوت تو به نقطه نهایی ایمان رسیده ام. شاید نتوان درک کرد که گفته های ما از آن دنیای کاغذی که ساخته ایم، شنیدنی است. ولی می شود دست به کار شد و رنگ سبز به شاخه های خاکستری درختهای کاغذی کشید. من که نقاشی کردن می دانم. تو هم که نقاشی کردن می دانی. پس چرا دست به کار نمی شوی؟ وقتی بچه بودم، برایم آبرنگ نمی خریدند. می رفتم سراغ باغچه کنار رودخانه هر چه گلهای رنگی بود می چیدم و نقاشی می کردم. اگر کمی در باغ کاغذی کنار خانه کاغذی مان جستجو کنیم حتماً گلهای کاغذی دارد که رنگ قرمز عشق به باورهایمان بکشیم.
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و
به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
و من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد.
و
و
و
و
چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چشممان نرود دو قدم از
هم دورتر راه برویم
.
.
.
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
تنها برو
.
.
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
A heart that loves is always young.
قلبی که عشق می ورزد همیشه جوان است
Greek Proverb
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
The hardest thing to do is watch the one you love, love someone else.
سخت ترین چیز این است که ببینی کسی را که دوست داری عاشق فرد دیگری است
Anonymous
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
We were given: Two hands to hold. To legs to walk. Two eyes to see. Two ears to listen. But why only one heart? Because the other was given to someone else. For us to find.
به ما دو دست داده شده است برای نگهداشتن. دو پا برای راه رفتن. دو گوش برای شنیدن. اما چرا تنها یک قلب؟ چون قلب دیگر به فرد دیگری داده شده است که ما باید پیدا کنیم
Unknown
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
If you love me, let me know. If not, please gently let me go.
اگر دوستم داری بهم بگو و گرنه بزار برم
Anonymous
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
Give her two red roses, each with a note. The first note says For the woman I love and the second, For my best friend.
به او دو گل رز بده رو هر گل هم نوشته ای بزار. رو اولین نوشته بنویس به زنی که عاشقشم و روی دومی بنویس به بهترین دوستم
Anonymous
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
Pleasure of love lasts but a moment, Pain of love lasts a lifetime.
لذت عشق لحظه ای طول می کشد اما غم و رنج آن یک عمر
Bette Davis
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
I get the best feeling in the world when you say hi or even smile at me because I know, even if its just for a second, that I’ve crossed your mind.
بهترین احساس زمانی به من دست می دهد که به من سلام می کنی یا لبخندی میزنی حتی اگر برای ثانیه ایی، چرا که می فهمم یرای لحظه ای به ذهنت خطور کرده ام
UNKNOWN
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
They say loving you gives pains and full of sacrifices But I’ll rather take pains and lots of sacrifices than not to be love by you.
مردم بهم می گن دوست داشتنت درد و رنج ِ فقط و کلی از خود گذشتگی
میخاد، من ترجیح میدم درد بکشم و از خود گذشتگی کنم اما نبینم تو دوستم نداری
Aaron
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
Falling in love is awfully simple, but falling out of love is simply awful.
عاشق شدن تا حدودی آسان است اما ترک عشق وحشتناک است
Anonymous
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
Absence makes the heart grow fonder
دوری باعث می شود قلب اشتیاق بیشتری پیدا کند
william shakespeare
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
Love is like a war:Easy to begin Hard to end!
عشق همچون جنگ است: آسان شروع می شود سخت تمام می شود
ancient Proverbs
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
I dont know why they call it heartbreak. It feels like every part of my body is broken too.
من نمی دانم چرا می گویند قلب انسان می شکند. گویی تمام وجودم شکسته است
Chloe Woodward
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
Love is blind — marriage is the eye-opener.
عشق چشم را می بندد اما ازدواج چشم را باز می کند
Pauline Thomason
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
Anyone can be passionate, but it takes real lovers to be silly.
همه می توانند پر احساس باشند اما فقط عاشقان واقعی حماقت می کندد
Rose Franken
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
The spaces between your fingers were created so that another’s could fill them in.
فاصله بین انگشتان برای این ایجاد شده است که انگشتان فرد دیگری آن فاصله را پر کند
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
هوس بازان کسی را که زیبا میبینند دوست دارند
اما
عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا میبینن
Power By:
LoxBlog.Com |